تاریخ افغانستان

تاریخی ، جغزافیایی و باستان شناسی

تاریخ افغانستان

تاریخی ، جغزافیایی و باستان شناسی

مسجد قوه الاسلام ( قطب منار ) هند

 

مسجد قوه الاسلام ( قطب منار ) هند

نشریه مسجد - سال یازدهم - شماره 63 - مرداد و شهریور 138

نویسنده : دکتر احمد رجب محمد علی

ترجمه : سید محمد غضنفری

کتاب تاریخ و بنای مساجد باستانی در هند ، نوشته دکتر احمد رجب محمد علی ، از استادان دانشگاه مصر و مدرس آثار و بناهای اسلامی، به وسیله انتشارات الدارالمصریه اللبنانیه، در سال 1997م، در قاهره منتشر شد .

    کتاب پنج فصل دارد . در قسمت اول هر فصل . تاریخ و سیر تحول حکومت های دوره های مختلف اسلامی در هند بحث می شود . در قسمت دوم ، مساجد تاریخی به تفصیل بیان می شود . در این مقاله ، فقط قسمت دوم فصل تاریخ و بنای مسجد قوه الاسلام ( قطب منار ) ، ترجمه شده است . کتاب شامل 323 صفحه متن ، و 97 قطعه عکس در پایان آن ، است .

  

    مقدمه :

    مطالعة تمدن اسلامی و بناهای آن در شرق جهان اسلام ، به طور کلی ،‌ و در شبه قارة هند به طور خاص ، از زمینه هایی جدید و نو به شمار می رود . چنین کاری به مطالعه و پژوهش بیش از پیش نیاز دارد ؛ زیرا اسلام از همان قرن های نخست به وسیلة محمد بن قاسم ، به این مناطق وارد شد . پس از آن ، سرزمین هند شاهد فتوح اسلامی جاودانه ، و حکومت های اسلامی متعددی بود ، و پرچم اسلام بر فراز آن مناطق برافراشته شد . بنا و ساخت مساجد از سوی مسلمانان شروع شد ، و مأذنه های رفیع آسمان دهلی ، آگرا ، فاتح پور سکری و دیگر شهرهای بزرگ هند را شکافت .

    این حکومت های اسلامی که یکی پس از دیگری حاکمیت هند را بر عهده داشتند و پرچم اسلام را به یکدیگر سپردند ، میراث معماری ارزشمندی را از خود به جای گذاشتند ، که صدها کتاب نمی تواند شرح و وصف آن را باز گوید ، و حق آن را ادا کند .

    در این کتاب به مطالعة اصول تمدن اسلامی و درخشش آن - که همانا مسجد در ادوار مختلف هند باشد - می پردازیم و تلاش می کنم کوشش مسلمانان در این مناطق ، و شکوفایی تمدن اسلامی که در زمان های طولانی نصیب این مرز و بوم گردید ،‌ بازگویم . مساجد هند ، نمونه و دلیلی بر اوج فن آوری و ذوق معماری مسلمانان در هند به شمار می رود .

    کتاب از پنج فصل تشکیل شده است :

    فصل اول ، از مساجد هند پیش از دوره مغول همراه با اشاره ای تاریخی به حکومت های اسلامی که پیش از مغول حاکمیت داشتند ، سخن می گوید . این حکومت ها عبارتند از : غزنویان ، مملوکیان ( ممالیک ) ، غوریان ، طغلقیان ، اشراف ( سادات‌ ) و لودیان .

    فصل دوم ، درباره مساجد باستانی هند در دوره مغول تا پایان  دورة امپراتوری اکبر است .

    فصل سوم ، درباره مساجد باستانی هند در دوره مغول ، بعد از امپراتور اکبر ، تا پایان دوره امپراتور شاه جهان است .

    فصل چهارم ، شامل مساجد مغول پس از دوره شاه جهان تا پایان دوره مغول ، و اشغال هند به وسیله انگلستان در سال 1857 م . است .

    فصل پنجم : مبحثی تحلیلی درباره نوع معماری، عناصر معماری وخلاصه نقشه مساجد در هند است ( م ) .

    هر فصل ، با مبحثی تاریخی از آن برهة خاص ،‌ آغاز می شود و آن بدین جهت است که اطلاعاتی از زمانی که مساجد در آن ایجاد شدند ، ارائه کند .

    سپس برای توصیف و ترسیم این مکان ها ، تحقیقی میدانی از محل ، انجام دادم ؛ به طوری که نزدیک به یک سال در کشورهند به سر بردم . در این مدت ، دائماً از شهری به شهری دیگر ، از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر ، از مسجدی به مسجد دیگر ، و از کتابخانه ای به کتابخانه ای دیگر رفتم تا توانستم این کتاب را به پایان برسانم .  نکته قابل توجه در این کتاب ، آن است که عمدة مطالب آن ، به طور شخصی و از مطالعه میدانی از محل انجام شده است .

    همچنین ، در این کتاب مقدار زیادی نقشه ، شامل نماهایی از روبه رو ، بالا و برخی از اطلاعات تکمیلی را ضمیمه نمودم ، که بیشتر آنها را مستقیماً از محل ، و بقیه را از کتاب‌ها و مراجع خارجی ، بویژه انگلیسی و آلمانی ، تهیه کرده ام . همچنین بیشتر این اماکن را مستقیماً از محل عکاسی کرده‌ام که، همراه با مستندات و توضیحات است. همه عکسهای این کتاب به وسیله مؤلف انجام شده است. در پایان و نه در آخر ، از خداوند متعال می خواهم که این کار را که تحمل و رنج بسیاری برای آن کشیدم و زحمت فراوان بردم - در ترازوی اعمال خوبم ، همچون عملی که از آن بهره برده می شود ،‌ قرار دهد و آن را به عنوان کاری جدید به کتابخانة کتابهای عربی اضافه کند . « زبنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین » ( اعراف /89 ) « پروردگار ما ، میان ما و قوم ما به حق راهی بگشا و تو بهترین راهگشایان هستی »

    مسجد قوه الاسلام ( 589 ه . ق / 1192 م )

    موقعیت :

    مسجد قوه الاسلام ، قطب منار ، در جنوب غربی دهلی ، در کنار شهر دهلی ، قرار دارد .

 

بانی و تاریخ ساخت :

بانی این مسجد ،‌ سلطان مملوکی قطب الدین ابیک ، مؤسس دولت مملوکیان در هند است . سلطان ابیک در سال  589 ه . ق / 1192 م ، شروع به تأسیس مسجدی کرد تا آن را مسجد جامعه قرار دهد . سرانجام در سال 594 ه . ق / 1197 م . ازساخت آن فارغ شد . ابتدا ، مسجد به نام مسجد جامع دهلی معروف بود ، زیرا مسجد جامع کنونی  که بعدها ایجاد شد وجود نداشت . سپس ، این مسجد به نام مسجد قوه الاسلام ، معروف شد . اینک ، این مسجد به نام مسجد قطب منار - به دلیل مشخصة خاص این مسجد که همانا مأذنه منحصر به فرد و سبک زیبای آن است - معروف می باشد .

 

بنای مسجد

مسجد اصلی که سلطان قطب الدین ایبک آن را برپا کرد ، مستطیل شکل بود . طول آن از شرق به غرب به حدود 70 متر و از شمال به جنوب ، به حدود 45 متر می رسید . این مسجد ، صحن روبازی در وسط دارد ، که چهار ایوان آن را احاطه کرده است . در ادامه ، به تفصیل مطلب پرداخته می شود .

صحن

صحن مسجد ، مستطیل شکل و ابعاد آن از شرق به غرب ،‌ حدود 40 متر و از شمال به جنوب ، 28 متر است ، که با آجرهای قرمز سنگفرش شده است . هم اینک ، تعدادی تابوت سنگی مربوط به قرون مختلف در آنجا یافت می شود . همچنین ، ایوان هایی از چهار طرف ، بر آن احاطه دارد .

 

ایوان قبله

ایوان قبله در سمت غربی صحن قرار دارد  ،  و با هفت کنگره - که بزرگترین آنها از لحاظ گستردگی و ارتفاع کنگره وسطی است - بر صحن مشرف است . بر روی زمینه آن ،‌ بوته بر روی سنگ به شکل حلزونی کنده کاری شده و بر روی زمینه آن ، گل های ریز و آیات قرآنی با خط نسخ نوشته شده است .

داخل این قبله مساحت مستطیل شکلی را دربر دارد ، که ابعاد آن از شمال به جنوب ، 28 متر و از شرق به غرب، 15 متر است و از سه قسمت تشکیل شده است . بالای آن ، پنج گنبد مخروطی شکل قرار دارد . اینک ، دیوار قبلة مسجد اصلی فرو ریخته است  . لذا ، ما نمی توانیم اثبات کنیم که در اینجا محراب هایی  بوده است . لذا ، ما نمی توانیم اثبات کنمی که در اینجا محراب هایی بوده است ؛ محرابی در مقابل هر بنای چهارگوش که در بالای آن هم گنبدی قرار داشت ، همچون سبک مساجدی مانند مسجد باراجومباد و مسجد عیسی خان در عهد خاندان بنی لودی که در همان زمان ها ایجاد شدند .

ایوان قبله با ستون های هندویی که به وسیلة قطب الدین ایبک پس از تخریب معابد هندوها از آنجا آورده بود ، بنا شد ، لذا روی آن نقش و نگارهای کاملاً هندویی را می یابیم . همچنین ، بر روی بعضی از آنها تصاویری از خدایان، اعتقادات ، تصاویر انسان ، و داستان ها و افسانه های هندویی را ، به ویژه در ایوان های کناری ،‌ شمالی وجنوبی صحن مشاهده می کنیم

ایوان شرقی

این ایوان از دو قسمت ( غرفه ) تشکیل شده است که بر روی آن در سقف سنگی مسطح قرار دارد . سه گنبد مخروطی شکل ، ایوان را در بردارند : گنبدی در وسط و دو گنبد در دو طرف . همچنین ، طاق این ایوان ، با ستون‌هایی به سبک هندویی که از معابد هندوها گرفته شده ، بنا و برپا شده است ؛ بویژه تاج های صلیبی آن ، که چهارگوش می باشد و هر گوشة آن به شکل انسانی است که دست و پاهای آن همچون ریسمانی ، میانة سقف را دربر گرفته اند

ایوانهای شمال و جنوبی

هر یک از این دو ایوان ، از یک قسمت ( غرفه ) تشکیل شده است که از دو ردیف ستون تشکیل یافته است ؛ ردیفی که مشرف بر صحن است ، و یک ردیف که به دیوار چسبیده است .

در این ستون ها ، هیچ گونه برجستگی خاصی مشاهده نمی شود‌ ؛‌ به این معنا که از معماری قدیم هندوها و نیز معماری اسلامی بی بهره است . لذا ما در کاشی ها ، تزییناتی که مربوط به اعتقادات هندویی است ، مشاهده می کنیم . روی بعضی از آنها ، تصویرهایی از داستانها و اساطیر مربوط به عقاید هندویی مشاهده می شود . و بر برخی دیگر ، اشکال قلب مانند که به صورت آویزان نشان داده شده اند ، که آن نیز از عناصر مرسوم در معابد هندوها بوده است ،‌ می یابیم .

همچنین ، بر بعضی از کاشیکاریها تزئینات زنجیرهای بافته شده و اشکال گاو ، که آن نیز جزء رموز دینی در اعتقادات هندویی است ، می یابیم .

همه این ستون ها - همان طور که گذشت - از مساجد هندویی و بودایی قدیم است ، که قطب الدین ایبک آنها را منهدم کرده بود ، و با نابود کردن آنها مسجدش را بنا کرد ؛ که چه بسا ، تعبیری از پیروزی او بر دین هندو و دشمنان هندویی اش باشد . و شاید این عمل ما را به یاد رفتار پادشاهان اسپانیایی می اندازد ، زمانی که مساجد را به کلیسا تبدیل کردند ، ولی نوشته های قرآنی آن را نگاه داشتند ، و نیز مانند آنچه که ناصر محمد بن قلاوون انجام داد ، زمانی که در کلیسایی در عکا را - پس از عقب راندن صلیبیان - به در مدرسه اش در نحاسیین آویخت .

 

ستون آهنی

در سمت غربی صحن مسجد قوه الاسلام ، ستون آهنی بزرگی است ، که بر روی آن ، نوشته هایی به خط سانسکریت از دوران خاندان جیتا ، پادشاه هندویی ، شاندرا جیتای دوم ( 357 ه . ق / 979 م ) وجود دارد . قطب الدین ایبک این ستون را از یکی از معابد هندویی برداشت ، و آن را در صحن مسجد قرار داد .

این کار ، گفته قبلی مرا تأیید می کند که همانا قطب الدین ایبک به طور عمد این کارها را انجام داد تا بدین وسیله پیروزی اش را بر هندوها تأکید کرده باشد . و این ستون آهنی ، بیشتر بر برج های فرعونی شباهت دارد ، که روی آن به طور کامل ،‌ پیروزی ها و ماجراهای امپراتور شاندار جیتا ثبت شده است ؛ همچنانکه فراعنه مصر نیز این کار را می کردند . به اعتقاد من ، قطب الدین ایبک از محتوای نوشته ها و معناهای آن چیزی نمی دانست و فقط این ستون آهنی را به عنوان نمادی از پیروزی و جاودانگی آن ، در مسجد قرار داده بود .

 

منارة قطب الدین ایبک ( قطب منار )

این مناره جدای از مسجد اصلی ، در حدود 25 متر دورتر از آن است ، و در جنوب شرقی مسجد قرار دارد . این مناره دایره ای شکل است که قطرآن از پایین حدود 15 متر است که هر چه به طرف بالا رو می کنیم ، باریکتر می شود .

این مناره از پنج طبقه تشکیل شده که در بین آنها ، چهار بالکن ( دیده بان ) دایره ای شکل است که به یک سری از سازه های زنجیروار تکیه دارند و به صورت زیبا و بدیع تزیین شده اند .

طبقه اول : دارای ضلع های برجسته ای یکی به صورت نصف دایره و دیگری به صورت مثلث یکی در میان می باشد . و در ادامة این  اضلاع ، سنگ نوشته هایی از آیات قرآن به خط نسخ آمده که بر روی سنگ حکاکی شده است .

طبقه دوم : قطر آن ، از طبقه اول کمتر است . و این طبقه نیز دارای اضلاع برجسته ای و به صورت نیمه استوانه‌ای می باشد . در بدنه مناره ، سنگ نوشته هایی به خط نسخ به صورت دو کتیبه سنگی بر روی سنگ قرمز وجود دارد .

طبقه سوم : قطر آن از طبقه دوم ، کمتر و دارای اضلاع برجسته به صورت مثلث است . پس از این طبقه نیز یک ردیف از کتیبه های سنگی نوشته شده به چشم می خورد .

طبقه چهارم : دایره ای شکل و بدون هرگونه برجستگی و تزئینات خاصی است و قطر و ارتفاع آن از سه طبقه پایینتر ، کمتر است .

طبقه پنجم : دایره ای شکل و بدون برجستگی است که بین آن و بین طبقة چهارم ، بالکن ( دیده بان ) می باشد، که به وسیلة سازه هایی به هم متصل می باشد ، و نسبت به سه بالکن هم به یک منتهی می شود که در وسط آن ، میله ای قرار دارد که بالای آن سر مأذنه قرار دارد .

این مناره ، نمونه ای بی مانند است که سبک آن نه در معماری هندی بعد از آن ، و نه در هیچ منطقه ای دیگر ، یافت نمی شود . این مناره ، نه تنها از زیباترین مأذنه ، چهار طبقه داشت . طبقة پنجم و همچنین طبقه چهارم فعلی ، از اصلاحات سلطان فیروزشاه خلجی در سال 1368 م است ، که پس از آنجا دچار فرسودگی هایی شده بود ، ساخته شد .

 

اضافات سلطان تمش

هنگامی که سلطان تمش ، جانشین سلطان ایبک ، احساس کرد که مسجد گنجایش نمازگزارانرا ندارد ، دستور داد که مسجد ، بویژه از دو طرف شمال و جنوب گسترش یابد .

از طرف شمال ، برخی بناها به مسجد اضافه شد . و از طرف جنوب ، صحن مستطیل شکلی که ابعاد آن از شرق به غرب 50 متر و از شمال به جنوب 25 متر امتداد پیدا کرد . همچنین ، وی از ایوان قبله در مسجد اصلی را ادامه داد تا اینکه سمت غربی صحن شمالی و سمت جنوبی به طرف جنوبی امتداد یافت . در ضمن برای هر طرف از شمال و جنوب هم ، ایوانی دو قسمته ( غرفه ای ) اضافه شد ، و در مسجد اصلی نیز سه گنبد افزوده شد . این سه گنبد در کف ، از دو محوطة جداگانه تشکیل شده است .

همچنین برای هر یک از دو صحن ، حوضی مربعی شکل برای وضو اضافه کرد ، که طول هر ضلع آن حدود 10 متر است .

اهم تغییراتی که به وسیلة سلطان تمش به مسجد اصلی اضافه گشت عبارتند از :

1- نبود قبه « گنبد کوچک » بر روی ایوان های اطراف صحن ، بجز در دیوان قبله ، که شامل سه قبه در هر طرف از دو طرف مسجد اصلی بود .

2- به کار نبردن ستون ها از معابد قدیم هندویی ، مانند کاری که سلطان قطب الدین در برداشتن از معابد انجام می داد ، و نهایتاً آنها را فقط در مسجد اصلی استفاده کرد .

3- سلطان تمش سه ورودی به مسجد اضافه کرد ؛ همانند کاری که وسط ایوان شمالی ، دوم در وسط ایوان جنوبی ،‌ و سوم در وسط ایوان شرقی .

 

اضافات سلطان علاء الدین خلجی به مسجد قوه الاسلام ( 710 ه . ق / 1311 م )

سلطان علاء الدین خلجی ، دومین پادشاه حکومت خلجی در هند ، به سال 710 ه . ق / 1311 م ، اضافات و توسعه هایی را در مسجد قوه الاسلام انجام داد .

 

میزان افزایش و توضیح آن

این میزان افزایش ،‌ بیشترین اضافاتی است که در مسجد انجام شده است . این توسعه ، شامل گسترش مسجد از طرف شمال ، اضافه کردن فضایی به میزان مساحت قبلی ، و همچنین توسعة مسجد از طرف شرق و اضافه کردن فضایی به آن به میزان نصف مساحد مسجد اصلی است ؛ یعنی ، نصف مساحت میزانی که در سمت شمال به مسجد افزورده شده بود . نتیجه آنکه ، مساحت مسجد توسعه یافته از جهت شمال  و شرق ، دو برابر مساحت مسجد پس از گسترش آن ، در زمان سلطان مملوکی تمش بود .

همچنین ، ایوان قبله از سمت غرب بیش از افزایش در سمت شمال مسجد امتداد پیدا کرد ، ولی اسلوب معماری اش همان بود ، که در زمان سلطان تمش اضافه شده بود . این افزایش با نه گنبد مدور شکل ، پوشانده شده بود .

همچنانکه ایوانی به قسمت شمال از صحن  جدید اضافه شد که طول آن از شرق به غرب ، 120 متر و عرض آن ‍، حدود 9 متر با سقفی مسطح بود که بدون هیچ گنبدی گسترده شد . همچنین ،‌ سلطان علاء الدین بعد از گسترش مسجد ، ایوانی در سمت شرق مسجد ایجاد کرد ، که امتداد آن از شمال به جنوب ، 250 متر و از شرق به غرب ، 9 متر است . نتیجه این اضافات آن شد هک مسجد دارای چهار صحن گردید ؛ صحن مسجد اصلی و دو  صحن که در زمان سلطان تمش در سمت شمال و جنوب افزوده شده بود - که این سه صحن مستطیل شکلند - و صحن اضافه شده در زمان علاء الدین ه شکل « ل » می باشد ؛ به طوری که از دو صحن به هم چسبیده درست شده ، که یکی به سمت شمال مسجد اصلی و دیگری به طرف شرق آن است .

 

مناره علاء الدین خلجی

در وسط صحن جدید شمالی مسجد قوه الاسلام ، سلطان علاء الدین خلجی مناره بزرگی را ساخت که هم اکنون بجز طبقة پایین آن ، نمانده است . قطر این طبقه از پایین آن 54 متر ، از بالایش 40 متر ، و ارتفاعش 28 متر است . از بقایای این طبقه این طور بر می آید که این مناره های عالم اسلامی به حساب می آید . به طوری که اعتقاد بر آن است که ارتفاع آن ، به بیش از صد متر می رسید و از لحاظ قطر هم - همان گونه که پیش از این بیان کردیم - بیش از 50 متر داشت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.