تاریخ افغانستان

تاریخی ، جغزافیایی و باستان شناسی

تاریخ افغانستان

تاریخی ، جغزافیایی و باستان شناسی

کتاب نقش پارسی بر بناهای فاخر هند

کتاب نقش پارسی بر بناهای فاخر هند

 

 

کتاب نقش پارسی بر بناهای فاخر هند

« آثار پدید است صنادید عجم را »

  نقش پارسی بر احجار هند

ارجمند (2)

فهرستی از سنگ نوشته ها و خطوط فارسی بر لوح سنگ های هندوستان

 گردآورند ه: دکترعلی اصغر حکمت شیرازی

چاپ دوم : سال 1337 هجری شمسی به اهتمام کتابخانه ی ابن سینا ،چاپ تابان؛تهران

   چاپ سوم  1392 شمسی

 عنوان: نقش پارسی بر بناهای فاخر هند

یا نگاره پارسی بر میراث جهانی در هند

 (فهرستی از سنگ نوشته ها و خطوط فارسی بر لوح سنگ های فاخرهندوستان که تعدادی از آنها ثبت میراث جهانی یونسکو است)

 گردآورنده:علی اصغر حکمت

چاپ سوم: شامل تصحیح ، افزودن فصل هفتم با سه  گفتار  و فصل ششم  با سه گفتاربا اضافات و 200 عکس ،  سال1392.

jeld ketab hekmat .ajam

به اهتمام: دکتر محمّد عجم  و  نظارت  ادبی پروین محمودی میمند

 فهرست مطالب

موضوع

                                

صفحه 

 

پیشگفتار ناشر

 

زندگینامه‌ی دکتر حکمت

 

مقدّمه ی ناشر

 

دیباچه ی به قلم دکتر حکمت

 

دیباچه

 

22

فصل اوّل : دانلود 6 فصل اول

 

 سنگ  نویسی در هند

 

– رسم لوحه  نویسی

 

– قدیمی ترین سنگ نوشته ی هندی دوره ی اسلامی

 

– سنگ نوشته های فارسی

 

– سنگ نوشته های اردو

 

– فهرست دکتر هوروویتز

 

–  سنگ نوشته های مساجد، مقابر و اماکن مقدّسه ی مذهبی

 

– موضوع سنگ نوشته ها

 

– قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی

 

–  دومین سنگ نوشته ی قدیم  فارسی

 

– قدیمی ترین سنگ نوشته ی فارسی در جنوب هندوستان

 

فصل دوم:

 

سنگ نوشته های فارسی در قصور سلطنتی

 

– در قلعه ی سرخ دهلی

 

– در قلعه ی سرخ اکبر آباد(آگره)

 

– در قلعه ی فتحپور سیکری

 

– در قصور راجه های هند

 

– قصبه ی آمبر

 

فصل سوم:

سنگ نوشته های فارسی مساجد

 

 

– مسجد کهنه در نواحی فتحپور(سیکری)

 

– مسجد کوتله ی نظام الّدین

 

– کالی مسجد یا کلان مسجد

 

– مسجد قلعه  کهنه ی دهلی

 

– مسجد  آمبر

 

– مسجد جامع فتحپور(سیکری)

 

– مسجد جامع اله آباد

 

– مسجد جامع اکبر آباد(آگره)

 

– مسجد اکبرآبادی

 

– مسجد جامع دهلی

 

– سنگ نوشته ی مسجد روشن الدّوله

 

– سنگ نوشته ی عیدگاه کهررا

 

– سنگ نوشته ی مسجد شیعیان در دهلی

 

فصل چهارم: سنگ نوشته های متفرّقه

 

– نیلی چهتری یا چتر کبود

 

– سنگ نوشته ها ی دهنه ی چاه

 

– سرچشمه ی ویریناگ

 

– مدرسه ی خیر المنازل

 

– پل جونپور

 

– سرای بختاور نگر

 

– آب انبار

 

– مادّه تاریخ  آرامگاه  ی اتکه خان

 

– دروازه ی مقیم در قلعه ی رهتاس

 

– سنگ نوشته ی پل جمنا

 

– سنگ نوشته ی مادّه تاریخ  ساختن دهانه ی چاه

 

– سنگ نوشته بر لوله ی توپ ها

 

فصل پنجم:

سنگ  های قبرها و الواح مزارها و سنگ نوشته ی درگاه ها

 

– درگاه خواجه معین الدّین چشتی(رح)

 مسجد شاهجهان پشت روضه ی خواجه

 

– درگاه قطب صاحب

 

– آرامگاه  ی پرواز شاه

 

– درگاه خواجه نظام الدّین اولیا (رح)

 

– آرامگاه امیر خسرو دهلوی

 

– آرامگاه حسن دهلوی

 

– خانقاه سیّد علی همدانی

 

– درگاه شاه عطا

 

– درگاه روشن چراغ دهلی

 

– درگاه پیر چندا حسینی

 

– آرامگاه  ی شیخ نور الدّین ولی

 

– مزار مولی کمال

 

– سنگ نوشته ی گنبد قنّوج

 

– سنگ نوشته ی مسجد و مرقد شاه برهان

 

– روضه ی سیّد السّادات

 

– آرامگاه  ی مولانا جمالی

 

– درگاه امام ضامن

 

– درگاه شیخ علاءالدّین نور تاج

 

– خانقاه شیخ یوسف شاه

 

– مزار پیر مسگران

 

– درگاه سیّد صاحب

 

– لوحه ی قبر موجی بدخشانی

 

–  لوحه ی قبر خواجگی درویش

 

– روضه ی شیخ سلیم چشتی فتحپوری

 

– درگاه علی برید

 

– مزار الشّعراء در کشمیر:

 

1- ابوطالب کلیم

 

2- قدسی مشهدی

 

3- محمّد قلی سلیم

 

4- طغرای مشهدی

 

5- شاه فتح الله شیرازی

 

– درگاه خواجه باقی بالله

 

 – آرامگاه  ی اکبر

 

– مزار قاضی نور الله شوشتری

 

– درگاه بزرگ مخدوم جهان

 

– درگاه کوچک شاه دولت

 

– سنگ نوشته های “نامی” :

 

1-سنگ نوشته ی نارینا (NARINA)

 

2-سنگ نوشته ای در سنگ لوحه ی موجود در آرامگاه  ی گرگ علیشاه

 

3-4- سنگ نوشته های باغ حسام

 

5-6-7-8- سنگ نوشته های خانقاه شهر ناگور

 

9- سنگ نوشته ی دیگر در همان شهر

 

10-11- سنگ نوشته های شهر ماندو

 

12- سنگ نوشته ی استخر سادل پور

 

13- سنگ نوشته ی قلعه ی اسیر گره

 

14- سنگ نوشته ها ی قلعه ی سرخ آگره:

 

– قبر شیخ فرید بخاری، ملقّب به مرتضی خان

 

– روضه ی شیخ کبیر، معروف به بالا پیر

 

– مرقد سرمد

 

– آرامگاه  غازی الدّین خان

 

– تکیه ی بابا شاه مسافر غجدوانی بخاری

 

– مادّه تاریخ  مهدی خان نوّاب

 

– آرامگاه  ی بیدل

 

– تکیه ی شاه مردان

 

– مزار شیخ محمّد علی حزین

 

– امام باره آصف الدّوله

 

– آرامگاه اسد الله خان غالب

 

فصل ششم:

سنگ نوشته های جدید در قرن بیستم میلادی

 

– تالار آشوکا( در قصر رئیس جمهور)

 

– سنگ نوشته ی پایه ی مجسمه ی ادوارد هفتم در راشتراپاتی – سنگ نوشته ی سر درب وزارت دفاع هند 

 

فصل هفتم اضافه شده در چاپ سوم: ( فصل  هفتم را دانلود کنید: حجم بالا است: 161 صفحه مصور

در وب سایت 4فقط روی free down load کلیک کنید.

-گفتار نخست: تعدادی از نوشته های فاخر حیدر آباد

گفتار دوم:میراث فارسى بر احجار بنگاله

گفتار سوم : معماری مغولی و یا خط فارسی و معماری ایرانی؟

گفتار چهارم :اهمیت زبان فارسی و تاثیر گذاری آن بر سایر زبانها- زبان هندی و اردو

گفتار پنجم: نمونه هایی از فرمان ها – دستورها و نسخه های دستنویس فاخر فارسی  در هند68 برگ

 دکتر محمدعجم.

 

 

                 

  

پیشگفتار ناشر

 آنگاه که  بر فراز نماها و ستون های زیبا و فرحبخش کاخ های با شکوه و  مراکز فرهنگی – مذهبی   باز مانده از هند باستان،  اشعار فارسی چشمت را می نوازد، به طور کلّی فراموش می کنی که در کشوری بیگانه  و در جمع مردمانی ایستاده ای که  حتّی قادر به خواندن و درک این اشعار نیستند؛ از این رو، روانت از شادمانی آمیخته با غرور،آکنده  می شود و امّا دیری نمی پاید که گویی از رؤیایی شیرین بیدار شده ای، به خود می آیی و غرق می گردی در حسرت از دست دادن آن رؤیا! و دلت می گیرد وقتی تاریخ را به یاد می آوری که با وجود دارا بودن اشتراک دیرین فرهنگی با مردم این سرزمین، فقط و فقط به سبب حاکمیت تعصّبات کورکورانه ی فرقه ای و سوء استفاده ی فقهای دوره ی سلطنت “اورنگ زیب”و برخی دیگر سلاطین مسلمان از قدرت، آنهمه شوکت و جلال تمدّن گورکانی خراسانی و، زبان فارسی در شبه قارّه ی هندوستان به باد فنا سپرده شد و خسارتی چنان جبران ناپذیر به بار آورد.

File:Purana qala.jpg

کتاب حاضر، حاصل تلاشی است دلسوزانه و از سر احساس مسئولیت برای معرّفی و پاسداشت ارزش های  فرهنگی زبان فارسی در هندوستان که دیگر پویایی آن از میان رفته و از جامعه به موزه و تاریخ پیوسته است. اگر حکمت هیچ اثری از خود بجای نمی گذاشت همین کتاب ارزشمندبتنهایی نام او را جاودانه می کرد. اگرکتابخانه ی ابن سینا و چاپ تابان این کتاب را چاپ نمی کرد شاید امروز جزو کتابهای گم شده بود. هدف ما  از چاپ سوم این است که آین اثر فاخر را از پستوی چند کتابخانه به داخل جامعه بیاوریم. با وقت و امکانات کم تصویر برداری ها با دوربین ساده و موبایل صورت گرفته ومصور سازی همه سنگ نوشته های کتاب بصورت تخصصی از عهده یک پژوهشگر بر نمی آید بودجه و امکانات دولتی و یا بخش خصوصی می خواهد اما متاسفانه بخش خصوصی و ثروتمندان را برای پول خرج کردن  در همه جا می شود دید مگر در رونمایی کتاب و سرمایه گذاری روی کتابهای فاخر فرهنگی و علمی، این چاپ تلنگری است به مسئولان فرهنگی و افراد خیر که در آینده برای چاپ بهتر و عکس های حرفه ای تر اقدام کنند.

  فقدان چنین اثری در جامعه ی دانشگاهی به ویژه دانشجویان رشته های زبان و ادبیات فارسی و زبانشناسی کاملاً احساس می شد و از طرفی نیاز بود که کتاب مصورو بازنویسی شود و واژه های عربی غیر قابل فهم برای فارسی زبانان امروز تغییر یابد و مطالبی که ضروری می نمود اضافه شود. اما اصل متن کتاب حکمت با امانت حفظ شده است. این فقط گام نخست بود آرزوی دکتر حکمت بر داشتن گامهای بیشتر توسط آیندگان بوده است.


 زندگینامه ی دکتر حکمت

 علی‌اصغر حکمت 26 مرداد ماه 1271 در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش احمدعلی خان معظم الدوله( حشمت¬الممالک)، مستوفی شیراز و مادرش فاطمه(احتجاب السلطنه) دختر،فخرالاطبّاء حسن فسایی، مؤلّف “فارسنامه ناصری” بودند.

تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شیراز و ادامه ی تحصیل در تهران در کنار آموختن علوم جدید در مدرسه ی آمریکایی، به آموختن علوم اسلامی نظیر فقه و اصول نیز در مدارس اسلامی پرداخت.

در سال ۱۲۹۷ ش وارد خدمات فرهنگی شدوتا سال ۱۳۰۹ دروزارت معارف خدمت می‌کرد.

 دوران پنج ساله ی وزارت فرهنگ علی‌اصغر حکمت را باید دوران تحوّل فرهنگی در این وزارتخانه نام نهاد. در این سال به تشکیلات جدید داور در دادگستری وارد شد و پس از چندی برای مطالعه در امور قضایی و ثبتی به اروپا اعزام شد. او در اروپا وارد دانشکده ی حقوق و ادبیات شد و در هر دو رشته مدرک لیسانس گرفت. مأموریت دیگر حکمت در اروپا مطالعه در امر آموزش و پرورش و دانشگاه بود. در سال ۱۳۰۹ به منظور تکمیل تحصیلات خود به فرانسه و انگلستان عزیمت کرد و از دانشگاه سوربن پاریس در رشته ادبیات فارغ التحصیل گردید و به تهران بازگشت. علاوه بر وزارت فرهنگ، حکمت در کابینه های متعدد به سمت وزیر امور خارجه، وزیر پیشه و هنر، دادگستری و امور خارجه برگزیده شد.

جلد

مهم ترین اقدامات

حکمت، نخستین  رئیس دانشگاه تهران و بنیانگذار کتابخانه ی ملّی ایران  است .وی به همراهی جمعی از روشنفکران و سیاستمردان دیگر در امور زیر نقش موثری داشت:

– تأسیس کتابخانه های (ملّی، فنّی معارف، دانشسرای عالی)، احیای انجمن آثار ملی، تأسیس موزه های (ایران باستان، مردم شناسی، پارس شیراز و موزه ی حضرت معصومه در قم)، تأسیس دانشگاه تهران ، و تأسیس دانشکده ی علوم معقول و منقول، دانشسراهای مقدماتی، تأسیس مدارس جدید، دارالتربیه عشایر، برگزاری کلاسهای ملّی شبانه جهت مبارزه با بیسوادی، تغییر نام مدارس خارجی به فارسی، تأسیس پیشاهنگی وسازمان تربیت بدنی، تأسیس بهداشت مدارس، و اجازه ی تاسیس مدرسه ی عالی ادبیات و زبان های خارجی،  تعمیر و مرمت و فهرست برداری آثار باستانی، تصویب اساسنامه ی فرهنگستان ایران به منظور پاسداری از زبان و ادب فارسی، احیای آرامگاه سعدی و حافظ و احداث کتابخانه ملی ، ایجاد پیشاهنگی و تغییر برنامه‌های مدارس به  سبک و اصول آموزشی کشورهای خارج، ایجاد تحوّل در زبان و ادبیات پارسی، توجّه به آثار باستانی و تشکیل موزه ی ایران باستان، تربیت کادر آموزشی و انتشار نشریات و توجّه به امر ورزش در مدارس، توسعه و تکمیل مدارس ابتدایی و متوسطه .

وی  حدود ۵۵۴۹ هزار جلد کتاب اعم از موروثی یا خریداری شده و روزنامه ی عصر ناصری تا زمان معاصر را به کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران در خرداد ۱۳۵۱ شمسی را  اهدا نمود که ۵۰۰ نسخه ی آن خطّی و منحصر به‌فرد است. همچنین، فرمان ها و اسناد و کتابهای خطّی اجداد خود را به کتابخانه آستان قدس رضوی و اشیای ذی‌قیمت دیگری را نیز به موزه ی ملّی پارس اهدا نمود.

 

 فعّالیت‌های آموزشی

وی، همزمان با تحصیل در  تهران، به تدریس فارسی و عربی در کلاس های یازدهم و دوازدهم مدرسه پرداخت؛ با أخذ دانشنامه به شیراز بازگشت، به تدریس جغرافیا و حساب مشغول شد. مدّتی نیز به تدریس انگلیسی در مدارس علمیه پرداخت که با مخالفت عدّه ای این سمت را از دست داد. حکمت از سال ۱۳۱۵ شمسی، علاوه برداشتن مسؤولیت وزارت فرهنگ و ریاست دانشگاه تهران به تدریس تاریخ ادبیات ایران و ادیان و مذاهب نیز میپرداخت که این امر تا سال ۱۳۵۱ شمسی ادامه یافت. از سال ۱۳۲۹ استاد کرسی تاریخ مذاهب و ادبیات ایران در دانشگاه تهران بود.

در هندوستان

حکمت شیرازی در تحکیم و توسعه روابط همه جانبه ایران با کشورهای مسلمان و آسیایی، به ویژه هندوستان، کوشش فراوان کرد. او چندی سفیر کبیر ایران در هند بود و از دانشگاه دهلی دکترای افتخاری دریافت داشت. حکمت با بسیاری از رجال هند چون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو، ابوالکلام آزاد، تاگور و… دوستی و مراوده داشت.

IMG_3082 (2)آثار فارسی هند (2)

بخشی از آثار تحقیقی و ادبی وی نیز درباره هند است از جمله «نقش پارسی بر احجار هند»، «سرزمین هند»، «ادیان و تمدّن و فرهنگ هند» و… از او اشعاری نیز درباره هند و شهرها و مردم این دیار باقی‌مانده که آنها را «هندیات» نامیده‌است. حکمت چهار سفر به هند کرد که گزارش سه سفر را در یادداشت‌های خود آورده‌است: نخستین سفر حکمت از  ۶ اسفند ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه ۱۹۴۴ تا ۱۶ اردیبهشت ادامه یافت. او خاطرات خود را از این سفر در دفتر ششم ثبت کرده‌است که: «… روزی آقای دکتر صدیق، وزیر فرهنگ، تلفنی به من گفتند که اگر مایل باشید به هندوستان سفری شوید و هفته‌ای برنیامد که مقرّر شد که این بنده به‌اتّفاق دکتر غلامرضا رشید یاسمی و ابراهیم پور داود، به عنوان هیأت فرهنگی، به هندوستان اعزام شویم. روز شنبه ۶ اسفند ۱۳۲۲ / ۲۶ فوریه، بار سفر بسته شد و با هواپیما از تهران به عزم هندوستان حرکت نمودیم. سفر دوم حکمت به هند پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۲۵ آغاز شد و تا هفتم خرداد 1326 ، برابر با ۲۹ مه ۱۹۴۷، ادامه می‌یابداین سفر برای شرکت در کنفرانس ملل آسیایی ترتیب داده شده‌است و حکمت در رأس هیأتی است که مصطفی قلی رام، دکتر غلامحسین صدیقی، دکتر مهدی بیانی، محمّدتقی مقتدری، خوشحال سعید شارما، عبّاس آریا و صفیه فیروز در آن عضویّت دارند و با هواپیما از تهران به کرمان و زاهدان می‌روند و از آنجا با راه آهن به میرجاوه و سپس کویته  و از آنجا به دهلی می‌رسند. در این سفر جواهر لعل نهرو، صدر اعظم فقید و وزیر امور خارجه که به قول حکمت «بزرگترین زعیم حزب کنگره هندوستان می‌باشد» این هیأت را در روز ۲ اسفند به چای دعوت می‌کند: «وی در خانه خود از ما پذیرایی نمود. به مهربانی و ادب بسیار و دختر و نوه او نیز بودند. در حقیقت مجلسی دوستانه و خانوادگی بود. (نهرو) با قیافه باهوش و جذّاب و معقول خود با ما صحبت می‌نمود. مراسله‌ای که از طرف قوام السّلطنه به او نوشته شده بود، به او هدیه کردم، از کتاب معروف او Discovery Of India که در آن راجع به روابط ایران و هند صحبت کرده‌است و نقل کلامی از من نموده‌است، صحبت شد و او را به خاطر تألیف آن کتاب ستایش کردم، وعده کرد آن را برای من بفرستد.».

photo


 حکمت و همراهان در همین روز در عمارت مجلس مقننه با ابوالکلام آزاد که وزیر فرهنگ هند بود، ملاقات می‌کنند. حکمت می‌نویسد: «ابوالکلام آزاد پیرمردی حدود شصت ساله است و بسیار باهوش و حسّاس و پر از حرارت و جوش است و عربی و فارسی را به فصاحت گفتگومی‌کند، ربع ساعتی پذیرایی نمود و از مسائل مربوط به فرهنگ عمومی سخن می‌گفت…» فردا به خانه او رفتیم «وزراء کابینه هند و خود پاندیت نهرو نیز بودند، میز چای مفصّلی چیده و میوه و شیرینی و چای خیلی خوب، مخصوصا چای چینی معطّری صرف شد.»

حکمت چهار سفر به هند کرد که گزارش سه سفر را در یادداشت‌های خود آورده‌است. او 4 سال سفیر کبیر ایران در دهلی بود و این کتاب دستاورد آن دوره است. زمین خانه فرهنگ و سفارت ایران در دهلی نیز از خریدهای دوره  اوست.

 کارها و نوشته ها

با توجه به پژوهشهای گسترده و آشنایی حکمت با زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی و اردو،  گردآوری، تصحیحات، ترجمه ها و مقالات مختلفی از وی برجا مانده است که به طور عمده دربرگیرنده موضوعات قرآنی، ادبیات ایران، تاریخ و باستان شناسی و… است. این آثار عبارتند از:

 امثال قرآن مجید، شرح احوال جامی، رساله در باب امیر علیشیر نوایی، پارسی نغز (مجموعه‌ای است از برگزیده‌های پارسی‌گویان)، ره‌آورد حکمت ( خاطرات شخصی حکمت)، “نقش پارسی بر احجار هند”.

ترجمه ی پنج حکایت از شکسپیر، از سعدی تا جامی، ترجمه ی جلد سوم تاریخ ادبیات ادوارد براون؛ “امین و مأمون”؛ ترجمه  ی سلسله روایات اسلامی از جرجی زیدان، ترجمه ی«رستاخیز»؛ از “تولستوی” دانشمند روسی، ترجمه‌ی “راه زندگانی”؛ از”نیکولا حداد مصری”، اسلام از نظرگاه دانشمندان غرب (ترجمه) ایرانشهر در دو جلد، ، ترجمه ی “تاریخ جامع ادیان” (نوشته ی جان بی. ناس)  تصحیح و تحشیه ی تفسیر “کشف الأسرار” میبدی در ده جلد، جام جهان نما  (تاریخ مفصّل عالم).

 “دوستداران وطن”، رساله در باب ایران ، در فرهنگ جهان ، رساله ی” قضایای عامه در علوم طبیعی”، سخن حکمت(سروده های حکمت)، گلزارحکمت،مطالعاتی در باب حافظ، مطالعه ی تطبیقی “رومئو و ژولیت” با “لیلی و مجنون”، مثنوی” شکونتالا” (شعر)، سه گفتار در تاریخ ادیان ، “نظری به ادبیات فارسی ” (به انگلیسی) ، “کلمات طیبات” ،  نمایشنامه ی شاکونتالا اثر “کالبداسا” نویسنده ی هندی.

وی جوایز و نشان های متعدد داخلی و خارجی نیز دریافت کرد. حکمت، سوم شهریور ۱۳۵۹ ه. ش در تهران درگذشت  و در آرامگاه خانوادگی در حضرت عبدالعظیم (باغچه توتی) به خاک سپرده شد که ظاهرا در توسعه ی بنای این منطقه، آرامگاه  وی از بین رفته است. 

IMG_2940 (2)IMG_3076 (2)


indianpalace Rashtraindian palace

نقشه خلیج فارس در کاخ ریاست جمهوری هند با Persian gulf و اشعاری از خیام و نظامی

 

آثار ایرانی و فارسی در کاخ  راشتراپاتی بهاوان  هند دهلی نو بزرگترین کاخ دولتی دنیا  اثری بی نظیر از هنر و معماری . این کاخ قرار بود  مظهر و نماد قدرت امپراتوری بریتانیا باشد که خورشید در مرزهایش  غروب نمی کرد.  

 

fataliShain indian palace

Wladimir-und-Ljudmila-Putin-vor-dem-Tadsch-MahalPutina

در این کاخ  چند تابلو ایرانی  از جمله تابلو اهدایی شکارگاه فتحعلی شاه  و دیوار نقاشی  از یک بانوی زیبای ایرانی  و چند قالی ایرانی وجود دارد و دیوار نقاشی های بی نظیر با اشعار حافط و خیام 

Shimla In5Jul2013  (39)kalkata92 (61)IMG_0881

دکتر علی اصغر حکمت در کتاب خود این اشعار را آورده   و در تجدید چاپ کتاب سال 1392 اضافات و تصویرهایی  نو با مقدمه و فصل هفتم  دکتر عجم تجدید چاپ شده است.

دیباچه ی به قلم حکمت

کتابی که در برابر دیدگان خواننده ی گرامی قرار دارد، مجموعه ای است از سنگ نوشته ها و نگارش پارسی که یا  خود در نقاط مختلف هندوستان با چشم خویش دیده و ثبت کرده و یا از روی کتاب ها و مجله های مختلف که اسنادی معتبر و موثّق بوده اند، فراهم آورده ام. در طول مدّت چهار سال، ایّامی را  که در خدمت سفارت ایران در آن مملکت می گذرانیدم، یکی از تحقیقات جالب و مطالعات پسندیده ای که وجهه ی همّت خود داشتم، جمع و تدوین همین آثار نفیسه بود؛ زیرا هر کدام، سندی دیگر از درجه ی استیلا و بسط لغت و فرهنگ فارسی در آن دیار باستانی به دست می داد.

این رساله، نخست در سال های 1336- 1335 ه.ش /1957-1956 م. در مجلّه ی “هند و ایران”  ( (INDO- IRANICA  چاپ کلکته، به طور پراکنده به همّت دوست دانشمند، پروفسور محمّد اسحاق – استاد فارسی آن شهر شهیر- چاپ می شد و بعد از آن، یک مجموعه ی جداگانه ای از آن فراهم گردید که در 111 نسخه  منتشر گشت.

حسن استقبالی که از خوانندگان فارسی و دوستان ادبیات فارسی، نسبت به این کتاب مشهود افتاد، باعث تشویق و دلگرمی من گردید؛ پس بر حسب پیشنهاد و تأکید آقای رمضانی – صاحب کتابفروشی ابن سینا در تهران بر تجدید چاپ آن همّت گماشتم و چون پس از چاپ اوّل، مطالبی تازه و موادّی جدید به دست آمده و رونوشت سنگ نوشته های فارسی دیگر را فراهم ساخته بود، آنها را نیز جمع کرده بر متن سابق مزید ساختم.

اینک، مجموعه ی جدیدی به چاپ رسیده که در بر گیرنده ی حدود هشتاد فقره سنگ نوشته ی فارسی از اواخر قرن ششم تا اوایل قرن چهاردهم هجری با نام و نشان است، و غالباً یا مشاهدات شخصی مؤلّف، و یا مستند به منابع تاریخی می باشد و هر یک، به تاریخ بنای عمارتی مهم، یا سال وفات مرد بزرگی اشاره  می کند؛ و شاید، برای اهل تاریخ و ادب، خدمتی سودمند و گرانبها انجام شده باشد.

امید است که سعی اینجانب در پیشگاه دانشمندان ایران و هندوستان، مقبول و پسندیده افتد،  رنج و تعبی را که در طول چهار سال، در پی این منظور تحمّل کردم، به یاد آورده بر خطا و لغزش من با دیده ی عفو نظر فرمایند.

وظیفه ی اخلاقی خویش می دانم از دوستان هندی خود که نویسنده را  در چاپ این رساله مدد فرموده اند، خصوصاً دکتر محمّد جعفری و ضیاء الدّین دیسای تشکّر و سپاس فراوان به تقدیم رسانم؛ زیرا این هر دو تن که از هواخواهان و دوستداران ادب و تاریخ ایران هستند، نویسنده را در تصحیح صفحات و تکمیل چاپ این اوراق مساعدت بسیار فرموده اند.

خواننده ی عزیز می داند که این آثار کوچک، به منزله ی جای پا و نقش قدم قافله ی بزرگی است که به مدّت هزار سال، از دیار ایران، سفر گر سراهای هندوستان بوده و عرض و طول آن کشور کهنسال را می پیموده و هر جا رفته اند، یادگاری از سرزمین نیاکان خود به جای می نهاده اند.

” این خطّ جادّه ها که به صحرا نوشته اند.  یاران رفته با قلم پا نوشته اند”.

اگر زبان فارسی را که از اوایل قرن یازدهم میلادی تا امروز، در هندوستان رواج یافته و در بعضی دوران در آن کشور، به اوج اعتلای خود رسیده وگاهی هم دچار وقفه یا انحطاط شده است، از نوع زبان های ملّی هندوستان به شمار  آوریم، راه مبالغه و افراط نرفته ایم؛ زیرا بسیاری از سلاطین و بزرگان را می یابیم که خود از نژاد هندی بوده و مذهب برهمنی داشته اند، و همه فارسی را لغت رسمی دربار و دیوان خویش قرار داده بودند. همچنین، بسیاری از شعرای هند را می شناسیم که اصلاً کشور ایران را ندیده بودند، با این وجود، اشعار آبدار و سخنان نغز و فصیح و آثار ادبی گرانبهایی به زبان فارسی از خامه ی ایشان به جای مانده است. خلاصه، در طول مدّت ده قرن که از عمر نشر و انبساط زبان فارسی در شبه قارّه ی هندوستان می گذرد، آنقدر آثار نظم و نثر در آن سرزمین به ظهور رسیده و آنچنان در روح و فکر اقوام هندی نفوذ کرده است که نمی توان آن را از ادب ملّی مردم آن کشور بیگانه دانست.

نخستین هجوم سپاهیان محمود غزنوی به خاک هند را سال 1001 میلادی نوشته اند. از آن روز که اوّلین سال از دومین هزاره ی آن تاریخ است، تا امروز که در نیمه ی دوم قرن بیستم[زمان تألیف کتاب] هستیم،زبان و ادب فارسی در سرزمین پهناور هند، پیوسته زنده و رو به نشو و نماست. در طول این هزار سال، بعضی ادوار معیّن مانند دوره ی سلطنت غزنویان در پنجاب غربی(قرون 11 و 12 میلادی)، و دوره ی سلطنت سلاطین ترک در هندوستان شمالی (قرون 13 و 14 میلادی)، همچنین، دوران سلطنت مغول کبیر یا گورکانیه در هندوستان شمالی و مرکزی(از قرن شانزدهم تا اواسط قرن نوزدهم)، و نیز، روزگار سلطنت ملوک بهمنیه در دکن(1347- 1482 میلادی)، و در پی آنها، سلسله ی قطب شاهیان در هندوستان جنوبی(1518-1687) ادواری است که در آن مدّت، زبان شیرین پارسی در شمال و جنوب آن سرزمین، به اوج تکامل خود رسیده است. در درازنای این هزار سال، پیوسته کاروان های ادب و فرهنگ، از مراکز فارسی زبانان(فارس،عراق،خراسان و ماوراء النهر) به هندوستان، و از هندوستان به ایران و آسیای مرکزی در آمد و شد بوده اند.[1]

سرزمین هندوستان چون میدان وسیعی جولانگاه ادب فارسی است.

یک سند استوار بر وسعت این دایره، همانا سیاهه ی طولانی است که شیخ ابوالفضل بن مبارک در کتاب آیین اکبری به روزگار اکبر پادشاه گورکانی، از شعرای فارسی زبان زمان خود گرد آورده و در آنجا عدد گویندگان دربار پادشاه هند را شصت نفر به شمار آورده است.

مظاهر تابان این زبان روشن بیان در سرزمین هندوستان، گاهی در صفحات دیوانها و منظومه های شعرا به  صورت ترانه ها به صورت ترانه ها و اشعار جلوه گری می کند و گاهی در اوراق کتب منثور در فنون تاریخ و لغت و فلسفه و علوم، نمایان می شود.

محقّقان، در تاریخ نظم و نثر فارسی در هندوستان، سخن بسیار گفته و نوشته اند؛ لیکن ما در این سطور، کوشش می کنیم که مظهر دیگری از این موجود لطیف و عنصر بدیع ، وصف نماییم. و همانا آن عبارت است از نگاره های  فارسی بر لوحه های سنگی مخصوصاً آنچه در آرامگاه های گویندگان و مشایخ و بزرگان یافت می شود.

کلمات و عبارات فارسی که بر چهره ی سنگ ها و رخسار احجار، نگارش شده است و در طول و عرض این شبه قارّه ی وسیع ، پراکنده می باشد، از حدّ شمار و حساب بیرون است و شمارش دقیق و ثبت و ضبط آنها نیازمند وقتی گسترده و خاطری آسوده و سفرهایی در اطراف آن کشور می باشد که متأسّفانه این مقدّمات، برای کاتب این سطور فراهم نیست، لیکن آنچه در طول اقامت خویش در یک قسمت از آن شبه قارّه یعنی کشور کنونی بهارات(هند) و در ضمن بعضی از مسافرت های کوتاه خود، با دیده ی خویش دیده و با قلم خود نسخه برداشته است، به عنوان نمونه در سطور این رساله ثبت می شود.

ابتدا باید گفت که سنگ نوشته های فارسی هند، به صورت نظم و نثر به انواع گوناگونی وجود دارد ؛ از این قرار:

1- سنگ نوشته های بناها و قصرهای پادشاه مشتمل بر قطعات نثر و نظم با ذکر مادّه تاریخ.

2- سنگ نوشته های مذهبی موجود در مکان های مقدّس مانند مساجد و تکایا و مزارهای اولیا و مشایخ که آمیخته با آیات قرآنی و احادیث نبوی ، و عبارات و اشعار و قطعات مشتمل بر مادّه تاریخ.

3- سنگ نوشته های موجود در بناهای عمومی مانند پل ها، بازارها، دهنه ی چاه ها و امثال آن.

4- سنگ نوشته های موجود در قبرهای سلاطین، امرا، وزرا، شعرا و دیگران.

علاوه بر اینها، سنگ نوشته های دیگر نیز در جاهای مختلف پیدا  می شود که نمی توان آن را زیر مجموعه ی نوع خاصّی قرار داد. مانند سنگ نوشته های روی دیوار غارها  و بر باروی قلعه ها، کنار آب انبارها، چاه ها، لوله ی فلزّی توپ ها و دیگر موارد.

توجّه ما در این گفتار، بیشتر به یک قسمت از سن�%A

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.