تاریخ افغانستان

تاریخی ، جغزافیایی و باستان شناسی

تاریخ افغانستان

تاریخی ، جغزافیایی و باستان شناسی

مبدا تقویم و تاریخ نگاری اسلامی


مبدا تقویم و تاریخ نگاری اسلامی


ز محرم چو گذشتی برسد ماه صفر
دو ربیع و دو جمادی ز پی یکدیگر
رجب است از پی شعبان، رمضان و شوّال
پس به ذی‌القعده و ذی‌الحجه بکن نیک نظر

مقدمه :
یقینا با من هم عقیده اید از زمانیکه افغانستان دچار تشنج و جنگ و اشغال و دودسته گی ها شد همه مان ؛ نوعی علاقه به تاریخ کشور پیدا کردیم هرکدام تلاش نمودیم خاطرات و چشم دید های خویش را ثبت و وقایع را به تحلیل و تجریه قرار بدهیم . با وجودیکه همه مؤزخ نبودیم و از نگارش سیستماتیک تاریخ نویسی فاصله داشتیم . اما نبض زمان ما را با تاریخ پیوند داد از گذشته ها نوشتیم و با وقایع زمان خویش پیوند دادیم . شاید اگثرا یادداشتها بدون ذکر زمان و مکان بوده باشد اما سرگذشت افراد و مردم را به نمایش گذاشتیم .که این خود تاریخ است . کاستی ها را در نوشتن تاریخ زمانی میتوان مرفوع نمود که روایات و اسناد با ذکر وقایع و چشمدید هایمان بی غرضانه باشد . روی این منظور باید از تاریخ آغاز نمود که چیست؟ و چگ.نه به میان آمد :
تعریف ابن خلدون از تاریخ عبارتند از : تاریخ عبارت از اندیشه و تحقیق دربارهء حوادث و مبادی آنها و جستجوی دقیق برای یافتن علل آنها است و علمی است در بارهء کیفیات وقایع و موجباتو علل حقیقی آنها . به همین سبب تاریخ از حکمت سزچشمه میگیردو سزاوار است که از دانش های آن شمرده شود .(1)
برخی عقیده دارند که کلمه تاریخ از فعل « ارخ» عربی اشتقاق شده است که به معنی وقت گذاری و نگاهداری حساب سال و ماه و روز است فاعل آن مؤرخ و مصدر آن تاریخ است .(2)
ابوریحان بیرونی و حمزه اصفهانی عقیده دارند که کلمه تاریخ از اصل کلمه دری ( ماه و روز )به وجود امده است که همین « مهروز» در حالت تعریب به مؤرخ مبدل گشته و بعد مصدر تاریخ به میان امده است . (3)
حمزه اضفهانی در تاریخ الامم ( تاریخ پیامبران و شاهان ) آورده است که : لفظ تاریخ کلمه نوی است که در زبان عربی وارد گردیده و آن معرب ماه و روز است . چنانچه فرات بن سامان از میمون بن مهران روایت کرد که وی سند مالی که موعد شعبان داشت نزد حضرت عمر رض بن خطاب خلیفه دوم مسملمانان برد . حضرت عمر رض گفت : کدام شعبان ؟ شعبان جاری یا آینده ؟ انگاه بزرگان و اصحاب را گرد اورد وگفت : اموال فراون شده و هرچه سمت کردیم بی موعد است از این رو چگونه میتوان آنها را حصول کرد. گفتند حساب را از رسوم فارسیان فراگیریم و ی هرمزان را فراخواند و از او پرسید . هرمز ان جواب داد : ماه گاه شماری خود را « ماه و روز » میخوانیم که به معنی ماه و روز است این کلمه را تعریب کردند مؤرخ گفتند و مصدر آنرا « تاریخ » ساختند و به کار بردند آن گاه به اندیشه ایجاد مبدا برای تاریخ خلافت اسلامی افتادند و در آن اختلاف کردند . کوشیدند تولد پیامیر را اغاز دوره تاریخ اسلامی تعیین کنند . چون اختلاف در روز تاریخ آن حضرت بوجود آمد پس تاریخ هجرت پیامبر اسلام را مبداتاریخ قرار دادند . ( 4)
روایت دیگری است که تاریخ اسلامی زمانی به وجود آمد که ابوموسی اشعری به حضرت عمر رض بن خطاب نوشت : از جانب امیرالمؤمنین نامه هایی برای ما رسیده است که نمی دانیم برپایه کدامین آنها رفتار کنیم سندی داریم که موعد پرداخت بدهی آن ماه شعبان بود و نمی دانیم کدام ماه شعبان منظور است . شعبان گذشته یا شعبانی که در آنیم ویا شعبان آینده . (5)
میتوان گفت برای اولین باز تقویم و مبدا تاریخ اسلامی در زمان حضرت عمر رض بن خطاب در سال 17 هجرت نهاده شد .

تقویم هجری قمری :
قبل از همه آغاز سال 1437هـ ق به همه مسلمانان جهان و به خصوص به مردم ماتم زده کشور مان تبریک میگویم .تقویم یا سالنمای هجری قمری براساس حرکت ماه است که توسط مسلمانان و نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی به عنوان سالنمای تقویمی مذهبی یا در مواردی تقویم مدنی استفاده می‌شود. از این تقویم در بسیاری از مراسم اسلامی، از قبیل روزه، حج، تعیین ماه‌های حرام، و عزاداری استفاده می‌شود.
قبل از جهانی شدن تقویم میلادی در بسیاری از کشورهای اسلامی و رسمی شدن تثویم هجری شمسی در ایران و افغانستان، تقویم هجری قمری بود و وقایع تاریخی در اکثر کتابهای تاریخی و اسناد دولتی و حتی در دیباچه های خاطرات اهل قلم و دانشوران ثبت می‌شد.
سالهای این تقویم، شامل 12 ماه قمری است که به ‌ترتیب عبارتند از : محرم،صفر،ربیع الاول، ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الثانیه، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه. تاریخ اول هر ماه با رؤیت هلال ماه نو در شامگاه روز بیست و نهم یا سی اُم ماه قبل ماه‌، به ثبوت می‌رسد. با این حساب‌، تعداد شبانه‌روزهای هر ماه قمری که برابر با مدت زمان بین دو رؤیت متوالی هلال ماه نو است، 29 یا 30 شبانه‌روز گرفته می‌شود.
تعداد شبانه‌روز ماههای این تقویم، متناوباً 30 و 29 شبانه‌روز است. یعنی ماه محرم 30، ماه صفر 29 شبانه‌روز و همین‌طور تا آخر گرفته می‌شود. با اضافه تعداد شبانه‌روز ماه ذیحجه در سالهای عادی 29 و در سالهای کبیسه 30 شبانه‌روز است.

مبدا دقیق تقویم هجری قمری :
مبدأ تقویم هجری قمری مانند تقویم هجری شمسی ، سال هجرت پیامبر اسلام، محمد، سال ۶۲۲ میلادی از مکه به مدینه می‌باشد. آغاز هجرت پیامبر اسلام از مکه روز دوشنبه (۱ ربیع‌الاول/ ۲۴ سنبله سال اول هجری) برابر با ۱۳ سپتامبر ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولیانی) و ۱۶ سپتامبر ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) و ورود پیامبر به مدینه روز ۸ ربیع‌الاول همان سال می‌باشد.
سرآغاز تقویم هجری قمری روز جمعه «۱ محرم سال اول هجری قمری» (۲۷ سرطان سال اول هجری شمسی) برابر با ۱۶ جولای ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولینی) و ۱۹ جولای ۶۲۲ میلادی جدید (تقویم میلادی گرگوری) است.
بر این اساس، دو ماه از سال اول هجری (از اول محرم تا اول ربیع‌الاول که هجرت رخ داد)، پیش از آن که واقعه هجرت صورت گرفته باشد، جزو سال اول هجری قمری محسوب شد.(6)
برای دریافت و تبدیل سالهای قمری و شمسی و میلادی از روش ذیل میتوان استفاده بد :
تبدیل هجری قمری به هجری شمسی : سال قمری را در ۱۱ ضرب کرده، حاصل را بر ۳۶۵ تقسیم می‌کنند. سپس نتیجه را از همان سال قمری تفریق می‌کنند.
تبدیل هجری قمری به سال میلادی (گرگوری): سال قمری را در ۳۲ ضرب کرده و نتیجه را بر ۳۳ تقسیم می‌کنند. سپس عدد حاصل را با ۶۲۲ جمع می‌کنند.
تبدیل هجری شمسی به هجری قمری: سال هجری شمسی را در ۱۱ ضرب کرده بر ۳۵۴ تقسیم می‌کنند و نتیجه را با همان سال شمسی جمع می‌کنند.
تبدیل سال میلادی (گرگوری) به هجری قمری: سال میلادی را از ۶۲۲ کم کرده و نتیجه را در ۳۳ ضرب می‌کنند. سپس حاصل را بر ۳۲ تقسیم می‌کنند.
اما آنچه که در کشور های خویش داریم استفاده از سه نوع تقویم است که در جنتری ها ازآن استفاده میشود اما بصورت رسمی از تقویم هجری شمسی استفاده میبرند . حدود 60 سال قبل در کشور مان هر دو تقویم شمسی و قمری متحدا استفاده میشد تا اینکه تقویم هجری شمسی عمومیت یافت . فراموش نکنیم تعدا روز های هجری قمری در یکسال 11 روز کمتر نسبت به تقویم هجری شمسی است روی این منظور مشکلات در محاسبه زمان صورت میگرفت .در کشور ما با ورود اعراب مسلمان تقویم هجری قمری رایج شد و تا سال ۱۳۴۰ هجری قمری = ۱۳۰۱ هـ ش، در پی اصلاحاتی که امان‌الله‌خان در جامعه افغانستان صورت داد و بر اساس یکی از نظامنامه‌هایی که دولت او صادر کرد، تقویم رسمی افغانستان هجری شمسی شد و برای نام ماه‌های سال نام‌های عربی برج‌های فلکی منطقه‌البروج در نظر گرفته شد. در سال ۱۳۳۷ هـ ش مجلس ملی وقت افغانستان طول ماه‌های تعریف شده برای تقویم هجری شمسی زمان امیر امان الله را تآیید و مجددا رسمیت دادند . و تا حکمروایی مؤقت طالبان تقویم هجری شمسی پا برجا بود اما با قدرت امدن طالبان مجددا تقویم هجری قمری رسمیت یافت و انهم در سطوح دفتری . مردم عوام هنوز هم به همان تقویم هجری شمسی مسایل را محاسبه مینمودند .اما با با سرنگونی‌ حکومت‌ طالبان‌ در 1380 هـ ش‌ = 2001 م ، تقویم هجری‌ شمسی‌ دوباره‌سالنمای رسمی‌ کشور ما شد .

زیر نویسها :
1 - محمود - شاه محمود ، تاریخ نویسی در افغانستان ، چاپ اول ، 1382 ، ص 15 - 16 به نقل از ابن خلدون ، مقدمه ابن خلدون ، ترجمه : محمد پروین گنابادی، تهران ، 1336 ، ص 2 .
2 - ضمیر صافی - حسن ، نظری برمبادی تاریخ ، کابل ، پوهنتون کابل، 1357 ، ص 1 .
3 - اعتمادی - پوهاند داکتر غلام فاروق ، اساسات و مبادی تاریخ ، کابل ، پوهنتون کابل ، 1362 ، ص 2 .
4 - اصفهانی - حمزه بن حسن ، تاریخ الامم ، ترجمه : جعفر شعار، تهران ، 1346 ، ص 4 .
5 - روزنتال - فرانتس ، تاریخ تاریخ نگاری در اسلام ، بخش دوم ، ترجمه اسدالله آزاد ، تهران ، 1368 ، ص 61 .
6 - ویکی پیدیا ، گاه شماری هجری قمری .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.